کد خبر: ۱۶۳۴۹
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۹ 03 April 2015

لطفا شهر را بچسبید، جهان‌شهر پیشکش!

طلیعه

ویژه‌نامه نوروزی هر روزنامه در واقع عیدی آن رسانه است به مخاطبانش، تا در منشوری منسجم خود را در آیینه آن نشریه ببینند و ضمن مرور سالی که گذشت افق آرزوها و نیازهای آنی و آتی خود را در آن بیابند و با آن یک گام پیش بیایند و با بهره‌مندی از مطالب جالب و مفیدش به اصطلاح اوقات فراغت یا تعطیلات خود را بهینه سازند.

بنابراین رسانه‌های محلی به دلیل نزدیک‌تر بودن به خواننده خود نقش مهمی در آگاهی‌بخشی و معرفت‌افزایی و حتی آموزش و تفریح مخاطب دارند و می‌توانند کارکرد افزایش اعتماد عمومی (به عنوان مهمترین سرمایه اجتماعی) و ایجاد اجماع برای حل مسائل بومی را هم داشته باشند.

اگر رسانه‌ها تریبونی محلی و ارگان نهادی خاص باشند هم می‌بایست بنا بر خاستگاه‌شان به مسائل پیرامون خود بنگرند و پیوند مبارکی میان مردم و متولیان آن دستگاه را رقم بزنند که البته این ابداً به معنای «بولتن درون سازمانی»شدن نیست!

شهرآرا به‌ عنوان روزنامه شهرداری مشهد، خود را « نشریه مردم مشهد » معرفی می‌کند و بنابراین می‌طلبد تا در عین مردمی بودن، پلی باشد میان آنان و متولیان مدیریت شهری در مشهد؛ اما آیا این‌گونه است؟!

نقد شهرآرا

معنی نقد را «سره از ناسره جدا کردن» و «شناختن محاسن و معایب» گفته‌اند و بنابر روایت معصوم به منزله هدیه است برای نقد شونده و بنابراین مواردی نقد می‌شوند که  مهمند و هم این‌که دوست‌شان داریم و می‌خواهیم بهتر باشند؛ پس نقد به منزله نفی و رد کردن نیست و منکر خوبی‌ها و خدمات یک نشریه هم نباید بود، اما بعضی وقت‌ها نقد فقط به معنای بررسی گفته‌ها و نوشته‌ها نیست، گاهی هم به معنای خواندن نگفته‌ها و ننوشته‌هاست - به تعبیر اقتصادخوانده‌ها - «هزینه فرصت»ها.

از منظر نویسنده، نقد مشفقانه شهرآرای نوروزی عبارت است از دیدن آنچه در آن دیده می‌شود، و نیز نظر داشتن به انبوهی از آنچه می‌توانست باشد و متاسفانه نیست!

کارویژه‌های نوروزی شهرآرا

امسال شهرآرا برای نوروز دو کار ویژه داشت که نخستین رویداد ارزشمند انتشار روزنامه در دومین روز بهار به بهانه انتشار فرمایشات روشنگرانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در حرم رضوی بود که در این روزهای تعطیلی مطبوعات ستودنی است و هم اینکه شهرآرا روزنامه مردم مشهد - ویژه‌نامه نوروزی 144 صفحه‌ای هم داشت که تابناک خراسان رضوی، در این مجال اندک به ارزیابی و تحلیل اجمالی این مجله می‌پردازد.

ویژه‌نامه نوروزی؛ فرصتی استثنائی

انتشار ویژه‌نامه نوروزی در مطبوعات ایران فرصتی استثنایی در اختیار اصحاب رسانه قرار داده است تا در تعطیلات هم کنار مخاطب باشند. بسیار از روزنامه‌خوان‌ها هم برای دیدن عیدی نوروزی مطبوعات لحظه‌شماری می‌کنند.

ویژه‌نامه نوروزی فرصتی مضاعف است برای ارتباط بیشتر و نزدیکتر با مخاطبی که در هوای مشترکی که به آن فرهنگ می‌گوییم با ما تنفس می‌کند و در کنار ما و با ماست.

شهر را بچسبیم، جهان‌شهر پیشکش!

ویژه‌نامه نوروزی شهرآرا هم از این امر مستثنی نیست و چنانکه گفته شد می‌تواند به فرصتی برای ایجاد تفاهم و اجماع اجتماعی بر سر موضوعات و مسائل این کلان شهر مذهبی در طول سال بدل شود.

ضمن تقدیر و تشکر از عوامل تهیه ویژه‌نامه نوروزی شهرآرا، باز هم یادآور می‌شود آنچه در ادامه ارائه می‌شود، نقدی است در جهت بهبود و اینکه در آینده چنین «فرصت»هایی بهتر «هزینه» شوند.

شهر را بچسبیم، جهان‌شهر پیشکش!

ناگفته‌ها!

آنچه در سراسر این ویژه‌نامه به وضوح به چشم می‌خورد فقدان یک نگاه و جهت‌گیری کلی و ذهنیتی نظام‌مند با محوریت شهر، شهرداری و مدیریت شهری است و غفلت از یک شبکه مسائل منسجم !

برای نمونه اگر قرار است از پدیده شاندیز گفته شود، پیش از هر چیز می‌بایست نقش چنین پدیده هایی در شکل‌دهی شهرهای جدید، ایجاد سبک شهرسازی و تغییر رفتارهای اجتماعی مدنظر قرار گیرد و نقش شهرداری و مدیریت شهری در ایجاد، مهار و سامان‌دهی این گونه بحران‌ها (مثبت یا منفی) ارزیابی شود.

یا اگر قرار است از ورزش گفته شود اندک فضای سالانه نشریه می‌تواند به ورزش همگانی و محلات اختصاص یابد و به وضعیت زمین‌های خاکی قهرمان‌پروری پرداخت که عزیزی‌ها و عنایتی‌ها و قوچان‌نژادها را پرورش داده است.

همچنین بهتر بود از نقش شهرداری و سیاست‌های آن در تحقق اقتصادی مقاومتی، گفته شود؛ یا از ارتباط نخبگان و هنرمندان با شهرداری و خدمات متقابل این دو به یکدیگر.

• کوه‌خواری؛ دغدغه رهبری

17 اسفند ماه سال گذشته بود که رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان سازمان محیط زیست درباره منابع ملی و پدیده شوم زمین‌خواری که دیگر به کوه‌خواری بدل شده، سخن گفتند. به رغم تاکید ایشان - جز در گفتگو با استاندار – در ویژه‌نامه اصلی شهرآرا که تبلیغش را بر در و دیوار شهر می‌بینیم، پرداخته نشده است.

همچنین از آفتی! غفلت شده که به جان باغ و درخت‌ افتاده و در پی خشکاندن شهر است؛ موضوعی که برخی اعضای شورا به شایستگی بارها به آن پرداخته‌اند و بی‌تردید شهرداری رکن اصلی ایجاد یا ممانعت از آن است و شهردار و شورای فعلی از این نظر، عملکرد قابل قبولی داشته است.

• مردم!

شاید بتوان گفت مردم  بی‌نام‌ونشان فقط در «پارک کلاً ممنون» و «نزدیک بود سکته کنم» تا حدی حضور دارند. مردم یعنی شهروندانی که ویژه نیستند، کار خاصی هم انجام نداده‌اند، اما حق دارند از طریق رسانه صدایشان را به گوش مسئولان شهر برسانند. باز هم این مسئولان هستند که گفته‌اند و گفته‌اند ... و مبادا که خود گویی و خود خندی!

ایثارگرانی که برای رفاه عمومی از جان گذشته‌اند

مردمی بودن بهانه‌ای برای غفلت از ظرفیت‌های زیاد مدیریت شهری و کارکنان زحمتکش آن نیست... باور کنید ترسیم زندگی بسیاری از رفتگران و باغبانان و حتی غسالان شریف بهشت رضای مشهد سوژه‌های تازه و جذابی برای مخاطبان است که گاهی حتی خانواده‌هایشان هم بعضا از محل کار آنها بی‌اطلاع هستند و در طلب روزی حلال و رفاه عمومی جامعه از جان گذشته‌اند.

البته حاج قاسم سلیمانی عزیز و شریف به قدری محبوب و جهانی شده است که از نیوزویک تا نشریات ملی چپ و راست (مانند اعتماد و وطن امروز) هم در ویژه‌نامه نوروزی‌شان به تفصیل به این سرباز ولایت پرداخته‌اند، اما چه بسا فرماندهان غیور دفاع مقدس و جانبازانی که در دوره‌ای کمتر از سردار سلیمانی نبودند و امروز همچنان گمنامند.

از این منظر پرداختن به همان غسال زحمتکش و خانواده کارگران سبزه‌آرایی که بر اثر تصادف با خودروی منحرف پرکشیدند و یا خاطره‌های کارگران عرق‌ریز پروژه میدان شهدا و حادثه‌دیدگان پروژه قطار شهری مشهد و ... برای نشریه مردم مشهد اگر نشریه مردم مشهد است، باید بیشتر اولویت و اهمیت داشته باشد.

شهرداری و پدیده

یکی از طرح‌های تبلیغاتی شهرآرا برای فروش بیشتر این ویژه نامه نوروزی در سطح شهر مشهد علاوه بر حاج قاسم سلیمانی و برخی عکس‌های دیگر تصویر مدیر پدیده بود درحالیکه درباره نقش مدیریت شهری در پدیده شاندیز به اندک اشارتی بسنده شده، آنجا که در بازنشر یادداشت برگزیده شهرآرا آمده است: شهردار منطقه در چند مقطع زمانی مانند وکیل مدافع خصوصی شرکت! در رسانه‌ها ظاهر می‌شود و اعلام می‌کند که همه فعالیت‌ها قانونی است و اصلا وزارت جهاد کشاورزی و سازمان اراضی حق اظهار نظر در این باره را ندارند و باید کار را به مسئولان استانی بسپارند. (صفحه 74)

شهر را بچسبیم، جهان‌شهر پیشکش!

البته عنایت شهرآرا به موضوع اقتصاد مقاومتی در این ویژه نامه مزیتی ارزشمند است، اما از آنجا که شهرآرا «روزنامه مردم مشهد» است، بعید است کسی از شهرآرا انتظار داشته باشد نقش یک نشریه تخصصی اقتصادی را ایفا کند، اما احتمالا این انتظار وجود دارد که به بازخوانی نقش شهرداری منطقه در این ماجرا بپردازد و یا دست کم پاسخگوی ادعاهایی باشد که در مورد نقش شهرداری مربوطه در رسانه‌ها مطرح شد.

برای نمونه، در رسانه‌ها ادعا شده بود که: ابتدا جهاد کشاورزی و سازمان امور اراضی درخواست توقف بخشی از پروژه پدیده شاندیز را به دلیل عدم رعایت قوانین کاربری اراضی کشاورزی و منابع طبیعی خواستار شدند. درخواستی که شورای عالی شهرسازی کشور هم بر آن صحه گذاشت، اما در عمل شهرداری شاندیز تصمیم نهایی را گرفته و به طور خودسرانه صلاح را در ادامه کار دید.

ساخت‌وساز، مسکن وکالتی و ...

به اذعان دست‌اندرکارن، سال گذشته ساخت‌وساز در مشهد با رکود 45 درصدی مواجه بوده است. بی‌شک سیاست‌های شهرداری– هزینه انواع مجوزها و ... – در قیمت مسکن و ضرب آهنگ ساخت‌وساز مؤثر است. همچنین، متأسفانه در سالهای اخیر یکی از شیوه‌های کاهش قیمت مسکن در مشهد و فرار از خانه‌بدوشی و مستأجری، خرید و فروش وکالتی مسکن بوده است؛ شیوه‌ای که مشکلات فراوانی به‌ویژه در بخش قضایی به بار آورده است.

با توجه به اهمیت موضوع مسکن و اشتغال‌زایی این بخش از اقتصاد و تاثیرات اجتماعی و فرهنگی آن، آیا بهتر نبود از این فرصت ویژه سالانه برای آگاهی‌بخشی به صورت مطلوب‌تری استفاده شود؟

بافت فرسوده، هویت شهری، معماری و مبلمان شهری

معماری و فرهنگ دو مقوله جدایی ناپذیرند. همچنین نمی‌توان از تاثیر روانشناختی معماری و مبلمان شهری بر شهروندان غفلت کرد. نوسازی بافت فرسوده و مبلمان شهری را هم می‌توان از جمله موضوعاتی برشمرد که در ویژه‌نامه به نفع موضوع‌های کم‌اهمیت‌تر نادیده گرفت شد.

جالب اینکه حتی جای سوژه آماده‌سازی شبانه‌روزی شهر برای نوروز (گل‌آرایی‌های زیبا و بهارانه خدمات شهری شهرداری و المان‌های شهری بهاری امسال شهرداری) نیز در این محمل خالی است!

ناگفته پیداست که پرداختن یکطرفه به این سوژه یک هفته بعد از انتشار این مجله و پس از بروز انواع هجمه‌ها و تخریب‌ها در روزنامه دوم فروردین، مصداق نوشدارو پس از مرگ سهراب بود!

حاشیه‌نشینی

از یاد نبریم که امروز بیش از 1 میلیون نفر حاشیه‌نشین در مشهد وجود دارد؛ یعنی در مشهد حدوداً از هر 3 نفر، یک نفر حاشیه‌نشین است (به گفته شهردار 36 درصد جمعیت شهر). به بیان دیگر، میانگین کشوری حاشیه‌نشینی 12 درصد است، اما این آمار در مشهد سه برابر میانگین است.

فراموش نکنیم که 9 دی سال گذشته جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران اذعان کرد: در حاشیه شهر مشهد اتفاقاتی رخ می‌دهد که با واقعیت‌های جامعه دینی ما سازگاری ندارد. این وضعیت از هیچ مسئولی قابل قبول نیست.

با این اوصاف، دو-سه صفحه! از 144 صفحه ویژه‌نامه نوروزی شهرآرا به حاشیه‌نشینی اختصاص پیدا کرده است (یک میزگرد و چند پرسش از شهردار). اگر سیاست‌گذاری رسانه‌ای عادلانه‌ای وجود داشت یا حتی اگر رویکرد واقع‌گرایانه‌‌ای بر ویژه‌نامه نوروزی حاکم بود، سهم این معضل – که خود منشا بسیاری از مشکلات دیگر است - و مردمان مظلوم مبتلا به آن در این فرصت سالانه باید بیش از این باشد. آیا سرانه! بهره‌مندی حاشیه‌نشینان از ویژه‌نامه شهرآرا عادلانه است؟

(دست‌کم خاطره تکان‌دهنده شهردار محترم در بازدید از حاشیه شهر -گلایه یک مادر در مورد سوزن‌ها آلوده معتادان تزریقی در پارک- به تصویر کشیده می‌شد).

شهر را بچسبیم، جهان‌شهر پیشکش!

کاغذبازی در شهرداری

روزنامه مردم باید از مکانیسمهای ارتباطی و نوع برخورد و پیگیری مطالبات مردم در بروکراسی سخت شهرداری هم سخن بگوید؛ چرا که مانع بی‌حرمتی به یک خانواده شهید شدن در  شهرداری خدمتی به مراتب بزرگتر است از بزرگ کردن صدها عکس و پوستر از همان شهید!

بر این لیست می‌توان «آلودگی هوا»، «ارزیابی عملکرد شورای شهر منتخب مردم»، «زباله و بازیافت»، «فرهنگ شهرنشینی و آئین شهروندی»، «تبلیغات در شهر»، «شهرداری و زیارت» ، « فضای سبز شهری» ،«وندالیسم» ، «نهضت آسفالت»، «حمل‌ونقل عمومی» و ... را افزود که متأسفانه در این ویژه‌نامه اصلی نوروزی به آنها پرداخته نشده است.

جهان‌شهر و عدالت رسانه‌ای و ...

از آنجا که گردانندگان فعلی شهرآرا تأکید ویژه‌ای بر جهان‌شهر و عدالت رسانه‌ای و ... دارند، توجه به موارد زیر خالی از لطف نیست:

محلی شدن مقدمه جهانی شدن است و باید جهانی اندیشید و محلی و منطقه ای عمل کرد نه برعکس! و لازمه انجام کار رسانه‌ای، رسانه‌ای بودن است و کافی نیست که فقط آدم خوبی باشیم  ...

عدالت رسانه‌ای یعنی نگاه تخصصی داشتن؛ یعنی این‌که نخواهیم همه کاره باشیم که هیچ‌کاره می‌شویم! عدالت رسانه‌ای یعنی تعریف درست و دقیق یک رسانه و التزام به آن؛ یعنی بپذیریم که ما روزنامه و نشریه مردم مشهد با رویکرد مدیریت شهری هستیم و باید به تعریف کلان سازمان متبوع خود و خواست شهروندانی که از عوارض و مالیات آنها ارتزاق می‌کنیم، پای‌بند باشیم؛ یعنی به کارهای خوبمان زود راضی نشویم و برای بهتر شدن، دایره دوستان‌مان را نبندیم! یعنی کشکول و «از هر دری، سخنی» نباشیم و اگر ارگان شهرداری هستیم جزیره‌ای مجزا از آن و بی‌تفاوت به مسایل شهری و حتی دغدغه‌های شورا نباشیم؛ یعنی بپذیریم خراسان، قدس، کیهان، وطن امروز، فارس، مهر و ایرنا و ... نیستیم و اگر می‌خواهیم کارویژه یک رسانه عام را داشته باشیم، احتمالاً اشتباه آمده‌ایم! عدالت رسانه‌ای یعنی به بهانه نگاه جهانی، ری و روم را به هم نبافیم.

عدالت رسانه‌ای یعنی احترام به مردم؛ یعنی قلم بدست گرفتن و اندیشیده و سنجیده نوشتن و نه تقریر، یعنی وضع‌الشی فی موضعه، یعنی وقت‌شناسی؛ که اگر در نوروز به تاریخ شفاهی بپردازیم، در دهه فجر انقلاب اسلامی از چه خواهیم گفت؟

عدالت رسانه‌ای یعنی دیدن رفتگران بی‌نام‌ونشان و رانندگان خدوم اتوبوس و تاکسی و ... که هیچ جایی در این ویژنامه نداشتند؛ عدالت رسانه‌ای یعنی به مسائل ریز و درشت شهری بپردازیم و اندک مجال‌ طلایی را صرف امور دیگر نکنیم. عدالت رسانه‌ای این است که رسانه مردم در کوچه‌های خاکی حاشیه‌ شهر باشیم و این موضوع را در یک میزگرد خلاصه نکنیم.

عدالت رسانه‌ای نافی قانون‌مداری نیست؛ در دومین بند از شرایط اشخاص حقوقی متقاضی امتیاز در «قانون مطبوعات» آمده است: زمینه فعالیت نشریه مرتبط با زمینه فعالیت شخص حقوقی بوده و محدوده جغرافیائی انتشار آن همان محدوده جغرافیائی شخصیت حقوقی باشد. پس هر چه زودتر این واقعیت را بپذیریم، به خود و رسانه کمتر آسیب می‌رسانیم و انتظارات عینی‌تری از ابزار در اختیارمان خواهیم داشت.

اگر منظور از جهان‌شهر چند مطلب درباره تحولات سیاسی خاورمیانه است، چه حاجت به واژه‌سازی جدید؟! اگر هر روز برای سفر درون شهری از اتوبوس‌های شرکت واحد استفاده می‌کردیم؛ احتمالاً «جهان‌شهر» را جور دیگری معنا می‌نمودیم و شاید ابتدایی‌ترین قواعد زندگی شهری مانند طرز سوار یا پیاده شدن اتوبوس (صف بستن)، شیوه جابه‌جا شدن و عدم توقف کنار راننده (نچسبیدن به میله ورودی اتوبوس)، سبک صحبت کردن با تلفن همراه داخل خودروی عمومی، و ارزش‌هایی چون پرداخت کرایه (من کارت) سخن می‌گفتیم؛ اگر در هر ایستگاه صدای داد و بیداد و التماس و لابه راننده اتوبوس را برای پرداخت کرایه می‌شنیدیم، شاید جهان‌شهر! معنای دیگری داشت. امیدوار باشیم هیچ توریستی –حتی مسافرانی از حاشیه خلیج فارس- شاهد این صحنه‌ها نباشد.

شایسته است شهرآرا خود به توصیه کارشناس اقتصادی در صفحه 23 ویژه‌نامه نوروزی‌اش توجه کند: باید حرف مردم را بشنویم ... الان خیلی کوچک و محلی به موضوع نگاه می‌کنند. قدم‌به‌قدم مسأله بزرگ را کوچک و حل می‌کنند و سپس سراغ مسأله بعدی می‌روند.


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۱
معترض
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
وقتی کار به نیروهایی کار نابلد سپرده شود باید هم این شهرآرا همچین آشی از کار در بیاد
مشهد تیریبون
|
United Kingdom
|
۱۶:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
تیر ها، اخبار روی جلد و به صورت کلی مطالب صفحه اول روزنامه در سال گذشته نشون میده که کفیت روزنامه چی هست؟!
حالا چه برسه به ویژه نامه
پاسخ ها
فیضی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۲
من سردبیر روزنامه رو ندیدم نه میشناسم ولی بی انصافیه از تیتر گذاری اش نقد کنید!!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۲
تیرها؟؟؟؟
شما الان کامنت نمیتونی بذاری اونوقت ....
بزرگوار میشه بهتر هم به قضیه نگاه کرد
حسام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۸
متأسفم برای روزنامه‌ای که سید جلال فیاضی با عزت و سربلندی اداره‌اش کرد و حالا سردبیری داره اداره‌اش می‌کنه که حتی یک روز هم سابقه روزنامه نگاری نداشته
فرامرز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۹
لطفا بگین بولتن برخی اعضای شورای شهر و پایگاه مطمئن جبهه پایداری.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
دوستان چنان متوهم هستند که دستور میدن سخنرانی شون !!! در سبزوار را پیاده کنن و بجای سخن سردبیر!!! منتشر سازند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۱
این گروه هم رفتنی است. اما ویرانه‌ای که باید به دست گروه بعد سپرده شود دیدنی است! من یکی از خبرنگاران این روزنامه هستم. دوستان تمام دوست و آشناهای بی‌تخصص خودشون رو آوردن سر کار. به کسی که یک روز هم سایقه خبرنگاری نداشته پست دبیر تحریریه دادن. سردبیر محترم به دوستانش رقم‌های آنچنانی برای یادداشت می‌دهد و ...
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۱
این روزنامه درست بشو نیست. نیروهای قدیمی و خوبش رو بیرون کرده و یه مشت بی‌سواد ریختن توی این روزنانه و علنا دارن رپرتاژ‌های آنچنانی برای شهرداری و شورای شهر در میارن
سلام
|
United States
|
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۲
آب رو بریزید اونجایی که می سوزه ...... البته لطفا :)
توکلی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
همان آقای سیدجلال فیاضی خشت اول را کج نهاد. و دیگران ادامه دادند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار