به گزارش «تابناک البرز» میثاق نامه نانوشته روستاهای البرز بر این استوار بود که از پذیرش افراد غیربومی و فروش ملک به غریبه طفره میرفتند و خاک روستا را وطن و دارای قداست میشمردند.
هر چند طی سال های اخیر چرخه تغییرات به روستاها رسیده و جلوگیری از برخی تحولات امکانپذیر نیست، اما نزدیکی روستاهای البرز به تهران، داشتن تجربه یک روز زندگی در سکوت و اصالت روستا مورد توجه پایتختنشینان قرار گرفته و طمع ویلاسازان موجب تغییر شکل روستاها و سبک زندگی شده است.
با وجود اینکه تخریب ویلاهای غیرمجاز در استان البرز در چند سال اخیر سرعت گرفته و باعث تردید سرمایهگذاری در این بخش شده است، اما هنوزهم ویلاسازی، در حال بلعیدن بافت روستاهاست.
به گفته رئیس بنیاد البرزشناسی در روستاهای البرز دیگر مغازههای کوچک فروش صنایع روستایی و لبنیات، از کوچههای پرخم و کاهگلی رخت بربستهاند. زلالی آب رفته است و کوزهها شکستهاند. دیگر جوی روان روستا، اندوه دلها را نمیشوید. گویی همه در شعر سهراب جا ماندهاند. بوی زندگی، نان و گندمهای طلایی مزرعه جای خود را به تابلوهای پر زرق و وسوسه انگیز بنگاههای معاملات املاک داده است.
فرش قرمز برای خوش نشینها
استان البرز بر اساس آمار غیررسمی بیش از 300 روستا دارد اما اداره کل توسعه روستایی استانداری البرز طبق آنچه آمار رسمی در سال 95 ارائه میدهد، تعداد روستاهای این استان را 228 مورد اعلام کرده است. در حالی که به دلیل کوهستانی بودن روستاها بویژه در فصل سرما، جمعیت آنها به صورت شناور است و 72 روستا از این استان که دارای سکنه در برخی از فصول سال هستند، در آمار رسمی محاسبه نشدهاند. 10 روستا در اشتهارد، 71 روستا در ساوجبلاغ، 64 روستا در طالقان، 48 روستا درآسارا، 28 روستا در نظرآباد، شش روستا درکرج و یک روستا در فردیس وجود دارد.
محمد محمدی فرد مدیر کل کمیته امداد امام خمینی(ره) استان البرز با اشاره به عدم اجرای طرح مهاجرت معکوس به روستاهای البرز معتقد است: خروج از فقر مطلق، کاهش مهاجرت به شهرها و مهاجرت معکوس به روستا از طریق اشتغالزایی در روستا یکی از محورهای اصلی طرحهای محرومیتزدایی بوده است. اما یکی از چالشهای استان البرز این است که روستاهای البرز هدف ویلاسازی قرار میگیرند و به مناطق خوشنشین تبدیل شدهاند.
سه پل، سی قله، سیصد روستا
استان البرز یکی از استانهای مهاجرپذیر کشور است که نرخ مهاجرت به آن بیش از میانگین کشور است و به همین سبب میتوان آن را سرزمین تعدد اقوام دانست. با این حال، البرز ساکنان بومی نیز دارد که آیین، تاریخ و زبان مخصوص به خود دارند. ساوجبلاغ، فردیس، نظرآباد، طالقان، کرج و اشتهارد 6 شهرستان استان البرز هستند که تنوع اقلیم آن، مناطق کوهستانی و سردسیر طالقان و جاده کرج-چالوس تا نقاط گرم و بیابانی در نظرآباد و اشتهارد را شامل میشود. به طوری که تنها در کمتر از 2 ساعت از کوهستانهای سرد البرز میتوان به مناطق بیابانی این استان سفر کرد.
مهراب رجبی رئیس بنیاد البرز شناسی با بیان اینکه البرز یکی از استانهای مؤثر در کشور است، اظهار کرد: وجود سه پل صفوی، پهلوی و اسلامی که در سه دوره تاریخی به فاصله چند متر و در کنار هم در ورودی شهر کرج احداث شده اند، نشانگر روند توسعه در البرز و مفهوم آن این است که دو سوی این استان کوچک وسیعاند و البرز به مثابه کانال و تنگه، نیمی از استانهای کشور را به هم وصل میکند. در تنگه کلاک که خروجی استان است، 8 شاهراه میگذرد؛ جاده قدیم، جاده مخصوص، اتوبان کرج قزوین، متروی تهران هشتگرد، خط آهن تهران تبریز، بزرگراه شمالی و بزرگراه چرم شهر به آبیک که همگی پرترافیک و پرتردد هستند.
وی افزود: این استان حدود 300 روستا دارد. نمیتوان آمار دقیقی ارائه کرد زیرا برخی از روستاها مانند ورزن در زمستان جمعیت ندارند و تنها در ماهها و فصول خاصی از سال دایر هستند، برخی روستاها به مرور زمان در دل روستاهای دیگری ادغام شدهاند مثل روستای درسر که با آدران عجین شده است، و برخی روستاها مانند انین آباد که در دل تالیان است و تالیان در دل برغان قرار گرفته و در مجموع، یک روستا به شمار میآیند. برخی روستاها فقط عبارتند از یک کارگاه پرورش ماهی یا شترمرغ و برخی نیز تنها از دو مزرعه تشکیل شده است.
وی به توسعه لجام گسیخته روستاها اشاره کرد و افزود: آنچه یونسکو در تعریف روستا و توسعه روستایی یا شهر و توسعه شهری دارد، در البرز واژگون شده است. روستا یعنی در موقعیت بحرانی بتواند تا 6 ماه ضروریات پایتخت را تأمین کند اما در البرز متفاوت است و نیازمند بازتعریف و بازبینی هستیم. روستاهای البرز تولیدکننده نیستند و ساکنانش برای میزبانی از میهمانان آخر هفته، از شهر خرید میکنند.
با تفکر چند دهه قبل اگر به روستاهای البرز نگاه کنیم، نه تنها موجب توسعه بلکه موجب ویرانی آنها میشویم. باید تصمیم گیران نگاهشان به روستا و توسعه روستایی در البرز تغییر کند. روستاهای البرز دیگر مغازههای فروش جاجیم یا لبنیات ندارند و همگی جای خود را به بنگاههای املاک دادهاند. روستاییان در مزرعه دیگر گندم و جو نمیکارند بلکه زمینشان را که باارزش و گران شده به ویلاسازان میفروشند و در ترکیه خانه میخرند. توسعه یک مسأله است، رشد یک مسأله دیگر؛ باید دنبال رشد روستاها باشیم نه توسعه بدون برنامه. همه مزارع، بلوکهای سیمانی شدهاند.
مشکلات ساکنان روستاهای جاده چالوس
سجاد خدری بخشدار آسارا نیز گفت: به دلیل طرح هادی روستا، امکان ساخت مسکن در خارج از روستا فراهم نیست و محدودیت جغرافیایی روستاها، باعث رشد قیمت زمین و تمایل روستاییان به فروش و مهاجرت شده است. فروش زمین روستا بخاطر توانمند شدن روستاییان، همیشه مورد انتقاد بوده است و از آنها خواستهایم زمینهای خود را نفروشند. وی با اشاره به چالشهای طرح مهاجرت معکوس افزود: در اکثر روستاها قشر بازنشسته که برای دوران آرامش خود بازمی گردد، نیاز به اشتغال و سرگرمی دارند. اما ظرفیت مراتع و صدور مجوز چرای دام سبک با محدودیت روبه رو است.
بخشدار آسارا ادامه داد: در محور کرج-کندوان 56 روستا داریم که دارای خانوادههای کم برخوردار نیز هست. این روستاها به دلیل محدودیت و دستورالعملهای محیط زیست، منابع طبیعی، امور آب و مصوبه شورای عالی امنیت ملی در خصوص جلوگیری از آلودگی آب تهران، اجازه اجرای طرحهای زیرساختی و اشتغالزایی را ندارند. جاده چالوس به عنوان چهارمین جاده زیبای کشور فاقد زیرساخت است. زیباییهای این جاده دیده میشود اما مشکلات مردمش در پیچ و خمهای این جاده پنهان شده و دیده نمیشود.
تعارض فرهنگ و اختلاف طبقاتی در روستاهای البرز
ویلاسازی، چهره ناخوشایندی از نمای معماری یک روستا ارائه داده است. به گفته اردشیر آل عوض مشاور استاندار البرز، کشورهای پیشرفته مانند سوئیس هنوز بافت روستایی را مانند یک تابلوی هنری حفظ کردهاند. معماری باید به بافت منطقه زیبایی و ارزش ببخشد. مانند ماسوله که با تفکر و طراحی ساخته شده است. اما حالا ساختمانها بدون رعایت اصول در بافت ناموزون یک منطقه، نه تنها زینت نیست بلکه زگیلی است بر چهره زیبای آن سرزمین. هجوم گردشگران به روستا و شلوغی سرسامآورجادههای روستا از آثار منفی رشد ویلاسازی است.
ویلاهایی که از یک سو به رودخانه و از مسیر دیگر به باغ راه دارند. راههای روستایی ظرفیت هجوم این تعداد ماشین را ندارند. رفتار گردشگران و مالکان ویلاها نیز با آداب روستاییها که بیشتر مذهبی و سنتی هستند، متفاوت است. نبود نظارت بر رفتار گردشگران و اختلاف سطح طبقاتی و سبک زندگیشان گاه آنچنان عرصه را بر ساکنان بومی تنگ میکند که به ترک زادگاه میاندیشند و در دیار خود احساس غربت میکنند.
بسیاری از روستاهای البرز، هویت روستایی خود را از دست داده و به یک شهرک ویلانشین تبدیل شدهاند، اما هنوز برای ساماندهی ویلاهای ساخته شده برنامهای وجود ندارد. بیشتر این ویلاها که توسط افراد غیربومی در روستا ساخته شده، بدون مجوزند و انشعابات آنها نیز بهنام موقت و به کام همیشگی برقرار است. آلودگیهای زیستمحیطی، ترافیک، چالشهای فرهنگی، دست درازی به طبیعت، استخرهای پرآب در برابر قناعت روستاییان و ازبین رفتن باغها ارمغان ناخوشایند ویلانشینان در روستا است.
آنچه یونسکو در تعریف روستا و توسعه روستایی یا شهر و توسعه شهری دارد، در البرز واژگون شده است. روستا یعنی در موقعیت بحرانی بتواند تا 6 ماه ضروریات پایتخت را تأمین کند اما در البرز متفاوت است و نیازمند بازتعریف و بازبینی هستیم. روستاهای البرز تولیدکننده نیستند و ساکنانش برای میزبانی از میهمانان آخر هفته، از شهر خرید می کنند.