نام چند فیلم یا سریال در حوزه امنیتی، جاسوسی و اطلاعاتی را میتوانید نام ببرید؟! «تعبیر وارونه یک رؤیا»، «به رنگ ارغوان»، «قلادههای طلا» و ...؟ شاید برخی که خیلی اهل فیلم و سریال باشند بیشتر از من بتوانند فیلمهایی که در حوزه مذکور بدان اشاره شد را نام ببرند اما واقعیت قضیه آن است که هنوز در کشور ما فرهنگ فیلمسازی به سمت موضوعات امنیتی سوق پیدا نکرده است که میتواند به دلایل مختلفی باشد، این علتها میتواند از عدم تمایل فیلمسازها به این کار، عدم وجود سلیقه امنیتی در میان مردم، عدم تمایل دستگاههای امنیتی به ساخت چنین فیلمهایی یا عدم توجه به این مسأله و در نهایت ضعف ساختاری در اطلاعرسانی باشد. ساخت فیلمهای امنیتی و سیاسی در کشور ما نشان داد که میتواند در سبد سلیقه مخاطبان ایرانی جای داشته باشد. بنابراین این علت درستی برای ساخته نشدن این دست فیلمها نیست. همچنین فیلمسازان ما نیز که با توجه به سلیقه مخاطب خود حرکت میکنند چنین تمایلی به ساخت این دست فیلمها دارند. اما شاید عدم تمایل سازمانهای اطلاعاتی برای رجوع به فیلمسازها یا ضعف ساختاری در حوزه اطلاعرسانی مهمترین علت این موضوع باشد.
من به عنوان یک نظارهگر بیرونی معتقدم ضعف ساختاری در اطلاعرسانی در اکثر حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی وجود دارد. گرچه مردم ما به شدت علاقهمند به دانستن موضوعات مختلف هستند اما هنوز این نیاز از سوی مسئولان یا درک نشده یا تلاشی برای رفع آن انجام ندادهاند. نگاهی به سینمای جهان بهویژه هالیوود نمایان میکند که قدرت هنر، فراگیر و عام است. هنر میتواند نگفتنیها را به قالبی گفتنی تبدیل کند. میتواند بیان مطلب را راحت کند. میتواند موضوعات خاص را عامهپسند کند. به عنوان مثال قرآن کریم با زبانی عامهفهم به مردم عرضه شده است. حقیقت قرآن و باطن قرآن در عوالم دیگر چیزی به جز این کلمات است و قرآن نزول یافته است و در قالب کلمات به بندگان عرضه شده است و خداوند هنرمندانه این منبع بینهایت را در اختیار بشر قرار داده تا آن را بفهمند. همین قرآن که به صورت نازله آن در دست ماست باز برای عدهای، مثلاً برای کسی که سواد ندارد غیرقابل فهم است. مطلب را جور دیگری بیان میکنم. فهم مفاهیم قرآن بسته به کسی که آن را میخواند متفاوت است. ممکن است آن فرد امام معصوم(ع) باشد، طبعاً معصوم باطن و حقیقت قرآن را میبیند، ممکن است یک روحانی یا یک مفسر، قرآن را مطالعه کند و ممکن است عموم افراد آن را بخوانند، بنابراین فهم مفاهیم عالیه قرآنی در درجات مختلف متفاوت است.
برای تبلیغ یک مفهوم قرآنی چه میتوان کرد؟ آیا منتظر بمانیم تا همه افراد بشر رو از حیات دنیایی برگردانده و به مقامات عالیه برسند تا خود آن مفهوم را بفهمند یا راه دیگری هم هست. اگر یک مفهوم قرآنی را همان مفسر برای مردم بیان کند عدهی بیشتری آن را درک خواهند کرد، اگر همان مفهوم به زبان عام مطرح شود از طریق ابزاری به نام هنر، باز این مفهوم دایره بیشتری از افراد را برای درک موضوع در برخواهد گرفت. یعنی همانگونه که میتوان مفاهیم عالیه و غیرقابل فهم برای هر کسی را در قالب هنر حداقل به لحاظ کمی فراگیر کرد بنابراین در هر موضوعی میتوان از این ابزار استفاده کرد. مثلاً فیلمی همچون «طلا و مس» بیانی از مفاهیم قرآنی بود که در قالب فیلم بیان شد. باید پذیرفت که ما در مقوله استفاده از هنر دچار ضعف ساختاری هستیم. همین موضوع را به مقوله هنر و امنیت وصل کنیم. در واقع هنر میخواهد بین موضوعات مختلف و افکار عمومی پیوند بزند اما در سالهای گذشته آنقدر در حوزه ساخت فیلمهای امنیتی ضعیف عمل کردهایم که همان چند مورد محدودی هم که ساخته شده است با حداقل پردازش هنری به نمایش درآمده است.
سالی نیست که در آمریکا سریال امنیتی سیاسی ساخته نشده باشد. جالب آنکه این سریالها گرچه برپایه تخیل سازنده است اما واقعیت آن است که همه آن تخیل نیست. حال میتوان نام آن را مهندسی افکار عمومی نهاد یا میتوان ارتباط سازمان اطلاعاتی این کشور با فیلمساز نامید. اگر بخواهیم تعداد فیلمهای امنیتی که در این کشور ساخته میشوند را بشماریم واقعاً به لیستی بلند بالا دست خواهیم یافت. اما چرا آنها از این ابزار استفاده میکنند؟!
دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و دیگر کشورهای غربی، از ابزار سینما به عنوان واسطه ی میان مردم و اطلاعات استفاده می کنند و با استفاده از این رسانه ضمن القای پیام ها و دیدگاه های امنیتی به افکار عمومی، و تصویرسازی از خود، مشارکت عمومی در امور اطلاعاتی را برمی انگیزند.
دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی ما نیز باید از این ابزار برای جلب مشارکت مردمی در امور اطلاعاتی و تصویرسازی از خود استفاده کنند. ایجاد و حفظ سرمایههای اجتماعی به عنوان بعد معنوی سرمایه، برای هر کشوری امری واجب و ضروری است و هنر توانسته بخش بزرگی از این کار را عهدهدار شود. پیوند سرمایههای اجتماعی با موضوعات مختلف ثمرات نیکویی به بار خواهد آورد. امروزه جامعهشناسان سیاسی بر این باورند که از پیوند سرمایههای اجتماعی با فضای سیاسی، توسعه سیاسی حاصل میشود، از پیوند همین سرمایهها با حوزه اقتصادی، شکوفایی اقتصادی به بار خواهد آمد که میتوان به همان خصوصیسازی در اقتصاد اشاره کرد و حالا اگر همین سرمایههای اجتماعی به حوزه امنیت پیوند بخورد، امنیت روانی و فیزیکی جامعه نیز تأمین خواهد شد.
خاطرم هست پدر بزرگم همواره این شعر را میخواند که:
هنرور بباید به هر کشوری
که بی وی ندارد شکوه و فری
هنرور چو جان است و کشور تن است
جهان از فروغ هنر روشن است