کد خبر: ۵۵۵۴۰۵
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۱ 21 January 2018

مالک رضایی- اخبار پی در پی فساد و اختلاس خسته کننده گشته است. واقعا افکار عمومی قدرت هاضمه ی خود را از هضم اینهمه خبر هرج و مرج و حیف و میل مالی از دست داده است .تا مردم از شنیدن خبری سر بر بالین آرامش نگذاشته وشبی بی دغدغه به صبح نرسانده اند ،خبر دیگری با صفرهای پرشمار به گوش می رسد که نشان از اختلاس میلیاردی کسانی دارد که "همچون شترهای گرسنۀ پر هوسی که به یکباره به سبزی با طراوت بهاری رسیده باشند بر بیت المال هجوم آورده‌اند."

این سخن من نیست. تعبیر دردمندانۀ آن دردمندیست که با دیدن صحنه هایی از ایندست سر در حلقوم چاههای مدینه برد و چنان دردمندانه نالیدکه روبهان،ناله ی شیر نشنوند.
روزگاری برای انتشار اخباری از ایندست، مکتبخانۀ ابجد، هَوَز دایر کرده بودیم .

ب. ز
م .خ
م.ه ...

اما اکنون به قدری قبح فساد و اختلاس ریخته است که نام و نام خانوادگی و شماره ی شناسنامه هایشان گفته می شود باز خجلتی ببار نمی آید
ماشالله چه اسامی مقدسی هم نهاده است مادر خدا بیامرزشان بر آنها .
گاهی به یک نام مقدس هم قناعت نکرده و ترکیبی از دو نام مقدس اختیار کرده اند که کسی شک و گمانی به تسبیح و تقدیسشان نبرد .اقلا نام یک نفرشان هم قارون نیست که دل آدم خنک شود و بگوید چه اسم با مسمایی!

گاهی اخبار اختلاسشان در یک روز محدود به یک خبر نمی ماند و در حالی که قبل از ظهر، خبر اختلاس میلیاردی در دستگاهی که با اندوخته ی ریال به ریال شهروندانش بر سر پاست، در خروجی اخبار قرار می گیرد ،بعداز ظهر همانروز خبری از تلمبه خانه ی نفت به گوش می رسد که شیر پاک خورده ای با دارا بودن تابعیت دوگانه ،ضمن دستبرد به میلیونها دلار و میلیاردها تومن این مملکت به خارج گریخته و در جوار هم مسلک قبلی اش ماوا گرفته است.
تنها خبر تنبیهی بعد از ماجرا، فعلا عزل چند نفر اهمال کار، از سمت خود است که به مصداق بز ملانصرالدين اگر دست و پایش باز بود سریعتر از او می گریخت.
گویی عملکرد برخی مدیران اقتصادی و مالی و پولی ما که هست و نیستمان را بدست آنان سپرده ایم تا از آن پاسداری کنند مصداق حکایت آن پادشاهیست که به ندیمه اش گفت:
نام ابلهان شهر را بنویس
ندیمه گفت می نویسم به شرط آنکه جانم در امان باشد
پادشاه به تفننی گفت:
جانت در امان است و ندیمه نام خود پادشاه را در ابتدای لیستش نوشت
این جسارت بر پادشاه خوش نیامد و گفت:
چنانچه بلاهتم را ثابت نکنی گردنت را بزنم
ندیمه گفت
مگر تو سندی از مطالبات ملک و مملکت خود به فلان شخص ندادی که آنرا در خارج از محروسات تو نقد کند و بیاورد!؟
شاه گفت :
همین طور است.
ندیمه گفت
من تحقیق كرده‌ام آن شخص، هیچ فرزند و دلبستگی در این دیار ندارد، وبعلاوه تابعیت مملکت بیگانه را نیز داراست حال اگر آن وجه را به دست آورد و دیگر به مملكت تو برنگشت ،تو چه می گویی !؟
شاه گفت: اگر او آن پول را آورد ، تو چه خواهی گفت؟
ندیمه گفت
"آن وقت نام شما را پاك می‌كنم و نام او را در اول لیست می‌نویسم."

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار