نیمی از زنانی که طلاق گرفته‌اند در سن زیر ۳۰ سال هستند بیشترین طلاق‌ها در گروه زنان ۲۵ -۲۹ سال و مردان ۳۰ تا ۳۴ سال اتفاق می‌افتد. ۱۴ درصد طلاق‌ها د سال اول زندگی و حدود ۴۰ درصد طلاق‌ها بین ۱ تا ۵ سال بعد از ازدواج اتفاق می‌افتد.
کد خبر: ۴۹۶۷۸۷
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۲ 20 September 2017

۱۵ درصد از زنان زیر ۴۵ سال به تنهایی زندگی می‌کنند

براساس آمار خانوارهای مرد‌سرپرست نزدیک به ۲۱ میلیون نفر ( ۸۷ درصد از خانوارها) و خانوارهای زن‌سرپرست ۳ میلیون نفر (حدود ۱۳ درصد) است. زنان سرپرست خانواری که به «تنهایی» زندگی می‌کنند یک میلیون و ۳۶۰ هزار نفر از ۳ میلیون نفر ذکر شده هستند که این رقم حدود ۴۴ درصد می‌شود. ۱۵ درصد از زنان زیر ۴۵ سال به تنهایی زندگی می‌کنند؛ اما ۸۵ درصد از باقی‌مانده این جمعیت به دلایلی مانند طلاق، فوت همسر یا دخترانی که با افزایش سن در تجرد قطعی به‌سر می‌برند، بالای ۴۵ سال سن دارند. بیش از ۲۰۰ هزار نفر از افراد زیر ۴۵ سال تجرد زیستی دارند که این رقم بیشتر شامل زنان و مردان مطلقه یا جوانانی که به دلیل کار یا تحصیل مهاجرت کرده‌اند، می‌شود.

افراد در معرض ازدواج کمتر شده است

محمودی بر کاهش میزان ازدواج تأکید دارد. به گفته او تعداد ازدواج‌های ثبت‌شده و میزان ناخالص ازدواج نشان می‌دهد که در سال ۱۳۴۵ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر، ۵٫۹ مورد ازدواج بوده؛ در سال ۱۳۵۵، ۱۴٫۶۸؛ و در سال ۱۳۶۵، ۶٫۸۸ بوده است. این رقم افزایش یافته تا در سال ۱۳۹۰ به ۱۱٫۶ رسیده است سپس در سال‌های ۱۳۹۱، ۱۳۹۲، ۱۳۹۳ به ترتیب ۱۰٫۹ ، ۱۰٫۰۶ و ۹٫۲۷ و در سال ۱۳۹۴، ۸٫۶۵ شده است. که نشان می‌دهد ازدواج‌ها کمتر شده است. البته به اندازه‌ای که در طلاق مشکل داریم، در ازدواج مشکل چندانی نداریم. ازدواج صورت می‌گیرد. حتی ایران رتبه دوم در منطقه را دارد و تاجیکستان اول است. آن‌چه اتفاق افتاده این است که افراد در معرض ازدواج کمتر شده است، بنابراین به‌طور طبیعی نباید انتظار داشته باشیم مطابق سال‌های گذشته تعداد ازدواج‌ها بیشتر ‌شود.

سهم جمعیت مجرد، روز به روز در حال کاهش است

از سویی کاظمی‌پور معتقد است که برخلاف انتظار سهم جمعیت مجرد ما روز به روز در حال کاهش است. زیرا در سال ۱۳۸۵، ۴۳ درصد از مردان مجرد بوده‌اند که امروز ۳۴ درصد شده و زنان ۳۵ درصد مجرد بودند که الان ۲۶ درصد شده است. پس تعداد متأهلان بیشتر شده است. ۵۴ درصد مرد و ۵۶ درصد زن در سال ۱۳۸۵ متأهل بودند و در سال ۱۳۹۵ تقریباً ۶۳ و ۶۴ درصد شده است. البته کاهش ازدواج‌ها قابل انتظار است زیرا جمعیت در معرض ازدواج هم کم می‌شود. همچنین جمعیت هرگز ازدواج‌نکرده ۹ درصد کاهش داشته است. طبیعتاً ازدواج‌ها هم باید ۹ درصد کاهش داشته باشد. بنابراین کاهش ازدواج معضل اجتماعی نیست. زمانی که دهه هفتادی‌ها هم به ازدواج برسند، سهم همسرداران کم نخواهد شد زیرا دهه شصتی‌ها تا سالخوردگی هم در سنین همسرداری خواهند بود. چراکه متوسط سن همسرداری در ایران حدود ۴۲ سال است. با توجه به هرم سنی که قاعده‌اش بازتر می‌شود، ۲۰ سال دیگر ممکن است درصد مجردها کمی بیشتر شود. در واقع این‌ها تغییرات ساختاری است که ناشی از تغییر ساختار جمعیت است.

نرخ طلاق طی ۵۰ سال دوبرابر شده است

محمودی یکی از پیامدهای توسعه اقتصادی – اجتماعی را طلاق می‌داند. گفته‌های او حاکی از این است که طلاق در کشور ما نسبت به کشورهای دیگر کمتر است. در سال ۱۳۴۵ ناخالص طلاق ۰٫۹۶ است یعنی تقریباً به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۱ طلاق داشتیم. در سال ۱۳۹۵ ناخالص طلاق به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۲ واقعه طلاق است، یعنی ۲ برابر شده است. این‌که برخی می‌گویند چندین برابر شده، اصلاً این‌طور نیست. آن موقع که تعداد طلاق ۲۴هزار تا بوده، جمعیت ما ۲۵ میلیون نفر بود.

شاخص نسبت طلاق به ازای هر ۱۰۰ ازدواج در سال ۲۰ درصد است

میرزایی نیز بر افزایش طلاق تأکید می‌کند. او معتقد است که شاخصی وجود دارد که نسبت طلاق به ازای هر ۱۰۰ ازدواج در سال را نشان می‌دهد. مثلاً این شاخص در ایران تا دهه ۱۳۷۰ یک رقمی بود اما در حال حاضر به رقم ۲۰ درصد نزدیک شده است؛ البته در برخی کشورهای صنعتی به ۴۰ درصد و ۵۰ درصد هم رسیده است. هرچند این شاخص تاحدودی خام است اما برای برداشت از وضعیت کلی طلاق می‌تواند گویا باشد. این شاخص در ایران در دو سه دهه اخیر رو به افزایش بوده است.

نیمی از زنان مطلقه زیر ۳۰ سال هستند

دکتر رسول صادقی، دانشیار جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران و معاون پژوهشی مؤسسه مطالعات جمعیتی کشور نیز معتقد است که اگر وضعیت طلاق را نسبت به ۱۰ سال گذشته در نظر بگیریم، سال ۱۳۸۵ حدود ۶۵ درصد زنان مطلقه زیر ۳۰ سال سن داشتند. هرچه زمان به جلو می‌آید، این نسبت کم می‌شود؛ به‌طوری‌که در سال ۱۳۹۰ حدود ۶۰ درصد و در سال ۱۳۹۴ سن حدود ۵۵ درصد زنانی که طلاق گرفتند، زیر ۳۰ سال بود. یعنی تقریباً نیمی از زنانی که طلاق گرفته‌اند در سن زیر ۳۰ سال هستند. البته بحث افزایش سن طلاق در میان زنان به افزایش سن ازدواج هم بستگی دارد. بیشترین طلاق‌ها در گروه زنان ۲۵ -۲۹ سال و مردان ۳۰ تا ۳۴ سال اتفاق می‌افتد. ۱۴ درصد طلاق‌ها د سال اول زندگی و حدود ۴۰ درصد طلاق‌ها بین ۱ تا ۵ سال بعد از ازدواج اتفاق می‌افتد. منظور از سال اول زندگی بعد از مراسم عروسی نیست بلکه بعد از عقد است.

به ازای هر هزار زن متأهل حدود ۸ مورد طلاق داریم

او درباره ارایه آمار طلاق به شکل ساعتی و دقیقه‌ای تصریح می‌کند که ارایه آمار به این شکل باعث می‌شود در رسانه‌ها نتیجه‌گیری شود که در سال ۱۳۹۴ از هر ۴ ازدواج یکی منجر به طلاق شده است و در نهایت قبح طلاق می‌ریزد. به چند دلیل این روش درست نیست؛ تمام طلاق‌هایی که در سال ۱۳۹۴ اتفاق می‌افتد، مربوط به ازدواج‌های همان سال نیست. حدود ۱۴ درصد طلاق‌ها در همان سال ازدواج اتفاق می‌افتد و مابقی مربوط به ازدواج‌های سال‌ها و دهه‌های قبل است. از طرفی زمانی که می‌گوییم ۲۴ درصد ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامد، لزوماً به دلیل افزایش طلاق نیست بلکه به معنای کاهش تعداد ازدواج‌ها نیز بوده است. شاخص اصلاح‌شده این است که به ازای هر هزار زن متأهل چند مورد طلاق اتفاق می‌افتد. براساس این شاخص در سال ۱۳۷۵ به ازاری هر هزار زن متأهل (یا هر هزار زوج) ۴ مورد طلاق در کشور اتفاق افتاده است. این رقم در سال ۹۴ نزدیک ۸ است. یعنی به ازای هر هزار زن متأهل حدود ۸ مورد طلاق داریم.

بسترهای شکل‌گیری طلاق

به اعتقاد او یکی از مهم‌ترین بسترهای شکل‌گیری طلاق الگوهای نامناسب ازدواج است. میزان طلاق در افرادی که نقش زیادی در ازدواج‌شان نداشتند، بالاست. همچنین در ازدواج‌های خودانتخابی که خانواده نه‌تنها دخالتی ندارد بلکه تأیید خانواده هم نقشی ندارد، میزان طلاق بالاست. به بیان دیگر میزان طلاق هم در ازدواج‌های سنتی و هم در ازدواج‌های مدرن بالاست. اما ازدواج‌هایی که با انتخاب افراد و خانواده و تأیید طرفین بوده، معمولاً دوام بیشتری داشته است. دوام ازدواج در فاصله طبقاتی نزدیک، بیشتر است. همچنین میزان طلاق در افرادی که تجربه رابطه جنسی قبل از ازدواج با غیرهمسر فعلی‌شان داشتند، بالاست. همچنین در بین افرادی که مهارت حل تنش ندارند، احتمال طلاق بالاست. البته مشکلات اقتصادی نیز از دیگر عوامل طلاق است که معمولاً با فاصله‌ای بعد از مدت بیکاری رخ می‌دهد. تغییرات فرهنگی، فردگرایی و تبدیل نشدن فردیت به زوجیت بعد از ازدواج نیز مطرح است. همچنین نقش دین در برخی حوزه‌های زندگی مانند خانواده کمرنگ شده است. از طرفی وجود ایده‌های فمینیستی به‌ویژه در بین افراد تحصیل‌کرده زمینه‌ای برای افزایش طلاق در جامعه است.

تهران و البرز صدرنشین آمار طلاق هستند

به گفته صادقی الگوی خاصی در طلاق نداریم. در شمال و جنوب شهر تهران میزان طلاق بالاست اما دلایلش متفاوت است. در قسمت‌های جنوب شهر تهران دلایل اقتصادی، بیکاری، اعتیاد و خشونت تأثیرگذار است و در شمال تهران مسائل فرهنگی و بحث‌های اخلاقی زمینه طلاق را ایجاد می‌کند. بیشترین نرخ طلاق در استان تهران و البرز است که جزو استان‌های توسعه‌یافته هستند. دو الگوی متفاوت در دو استان غربی و دو استان مذهبی داریم. در استان کردستان و کرمانشاه نرخ طلاق بالاست که عمدتاً به دلیل بیکاری و مسائل فرهنگی است. در استان‌های خراسان رضوی و قم نیز نرخ طلاق بالاست. در استان‌های مذهبی مهاجرت، مهاجرپذیری، حاشیه‌نشینی، چندفرهنگی و متفاوت بودن و یک‌دست نبودن تا حدود زیادی روی این موضوع اثرگذار است. پایین‌ترین نرخ طلاق مربوط به استان یزد است. در مناطقی که محیط سنتی، فرهنگی و دینی است، ممکن است اختلافات زناشویی زیادی وجود داشته باشد که به طلاق عاطفی برسد.

زنان بدون همسر بر اثر فوت چند برابر مردان بدون همسر بر اثر فوت هستند

براساس گفته‌های میرزایی زنان بدون همسر بر اثر فوت چند برابر مردان بدون همسر بر اثر فوت هستند؛ چراکه احتمال ازدواج مجدد برای مردان بیشتر از زنان است که علل و عوامل بسیار متنوع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بیولوژیک می‌تواند مطرح باشد. البته بالاتر بودن چهار ساله امید زندگی زنان هم در این زمینه تأثیر ناچیزی دارد.

قابل انتظار است که زنان بیوه از مردان بیوه بیشتر باشند

گفته‌های کاظمی‌پور نشان می‌دهد به‌طور متوسط اختلاف سنی زوجین در ایران حدوداً پنج سال است. اما برخی مردان ۱۰ یا ۱۵ سال از همسرشان بزرگ‌تر هستند. وقتی به سنین سالخوردگی می‌رسند، اگر سن مساوی هم داشته باشند در زمان فوت، مرد ۱۰ تا ۱۵ سال زودتر از همسرش فوت می‌کند. یعنی این قابل انتظار است که زنان بیوه از مردان بیوه بیشتر باشند. از طرفی این زنان که به سن سالخوردگی می‌رسند، یا تمایلی به ازدواج مجدد ندارند یا هنجارهای جامعه این اجازه را نمی‌دهد یا شانس و فرصتش را ندارند اما مردان وقتی که همسرشان حتی در سنین سالخوردگی فوت می‌کند، به دلیل این‌که نمی‌توانند از خودشان پرستاری کنند، سعی می‌کنند ازدواج کنند. پس علاوه بر این‌که مرد بیوه کمتر به وجود می‌آید، عموماً در صورت بیوه شدن، ازدواج مجدد دارند.

انتهای پیام/مهرخانه

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار